جامعه فاطمیه

مشخصات بلاگ
جامعه فاطمیه

۳ مطلب با موضوع «کتابخانه :: برش کتاب های مختلف» ثبت شده است

شنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۰۱ ق.ظ

داستان شیر و شغال در کلیله و دمنه

آورده اند که در سرزمین هندوستان شغالی بود که ترک دنیا کرده و از خوردن گوشت و آزار حیوانات دوری می‌نمود.

دیگر شغالان به او ایراد می‌گرفتند ولی شغال جواب داد که دنیا ارزش ندارد و نبایستی ظلم و ستم کرد، نتیجه آنکه او در زهد و بی‌رغبتی به دنیا معروف شد.

در جنگلی که او زندگی می‌کرد، درندگان و حیوانات وحشی بسیاری زندگی می‌کردند.

پادشاه آنان شیری بود که همه از او اطاعت می‌کردند؛ پس شغال را احضار کرده و با او خلوت نموده گفت: من در احوال تو تحقیق کردم و حالا می‌خواهم به تو اعتماد کرده و در زمره نزدیکان من باشی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۰۱ ، ۰۱:۰۱
عبد

روز پانزدهم دی جمعیت فشرده در اهواز باعث شد تشییع در مسیری چندکیلومتری، تا بعدازظهر طول بکشد.

شهدا از اهواز به مشهد منتقل شدند تا طبق برنامه ای که حالا در زمان بندی آن تأخیر ایجاد شده بود از فرودگاه تا حرم امام رضا (علیه السلام) تشییع و در حرم طواف داده شوند.

شهدا از فرودگاه مشهد به طرف حرم حرکت داده می‌شوند، اما سیل جمعیت به حدی است که پیکرهای شهدا پس از چند ساعت به نزدیک حرم می‌رسند و نمی توانند آنها را به حرم ببرند.

چاره ای جز این نمی‌بینند که شهدا را به فرودگاه برگردانند تا به برنامه ای که در تهران تدارک شده بود برسند.

برنامه این بود که پیکرهای شهدا، عصر روز پانزدهم، از فرودگاه مشهد به فرودگاه امام خمینی (ره) و از آنجا به حرم حضرت امام (ره) منتقل شود. پس از آن، پیکر شهید سلیمانی، چند دقیقه ای به خانه اش برده شود. آخرین برنامه، شب در مصلای تهران بود که مردم در آنجا با حاج قاسم و یارانش وداع کنند.

در مشهد اتفاقی می افتد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۰۱ ، ۱۹:۳۸
عبد
يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ب.ظ

ام البنین بانوی ادب و وفا

ببین! عباس من!

نسبت تو و فرزندان فاطمه، نسبت برادر با برادر و خواهر نیست.

همچنان که نسبت من با علی، نسبت همسر و شوهر نیست.

نمی‌دانم به دست تضرع کدام دخیل بسته‌ای یا دعای نیمه شب کدام دلشکسته‌ای یا نفس اعجازگر کدام رسول کمر به کرامت بسته‌ای، خدا لباس کنیزی این خاندان را بر تنم پوشاند.

 این لباس آنقدربر تن من گشاد بود که من در آن گم می‌شدم اگر خدا دست مرا نمی‌گرفت.

این وصلت، هزاران پا از سر من زیاد بود اگر دست خدا مرا از زمین بلند نمی‌کرد.

تو مبادا گمان کنی که ما همسان و همشان این خانواده‌ی بی‌نظیریم.

اینها تافته‌های جدا بافته عالمند. اینهازمینی نیستند. آسمانی‌اند. خاکی نیستند، افلاکی اند.

اینها جانشینان و کارگزاران خدا در زمین‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۰۰ ، ۱۳:۱۰
عبد